..:: شوق پرواز ::..



سالها پیش یه روزی پیر عارف فرزانه ما، به چنین مضمونی گفت: راه خیلی سخته، خون دلها باید بخوری. قشنگ یادمه که اون موقع تعجب کردم، نفهمیدم و باورم نشد. به خودم گفتم چه خون دلی؟! چه سختی؟! فکر می کردم همش ذکر و نماز شب و ریاضت نفسه. الان میفهمم که چی می گفت الانی که مثل خر لنگ خسته تو گِل موندم و هرکاری می کنم قدم از قدم جُم نمی‌خورم. هر چی از سِنّم بیشتر میگذره، بیشتر از خودم ناامید میشم. خدای خوب من؛ از این به بعدش مگر اینکه تو دستمو بگیری و از این

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

استودیو طراحی سایت تیرازیس dastgah azmayeshgahi امپایر مووی سلامت و تغذیه و رژیم درمانی Anne معرفی کالا شهربابک دانلود مداحی جدید 96 سیاره ی کوچیک من بود